پست بعدی
پست قبلی
بعثت پیامبران از سوی خداوند متعال، حکمت و اهدافی والا را در پی دارد و بیهوده نیست.[۱] قرآن کریم، اتمام حجت بر بندگان و بستن راه عذر جهل آنها به فرمانهای الهی و شناساندن راه درست را از اهداف بعثت پیامبران معرفی مینماید.[۲] تبلیغ اوامر و نواهی خداوند[۳]، آگاه نمودن بندگان از راه سعادت و کمال حقیقی و مایههای مصلحت و خیر دنیا و آخرت آنها[۴]، تعلیم و تربیت بندگان[۵]، زدودن اختلاف بندگان[۶]،
داوری دادگرانه میان آنها[۷] و آزادی انسانها از چنگ ستمگران[۸] از دیگر اهداف و حکمتهای بعثت پیامبران به شمار میرود.
برکات بعثت پیامبر (سلامالله)
بعثت پیامبر اکرم(سلامالله) نیز که بنا بر مشهور در روز ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل و در ۴۰ سالگی حضرت رخ داد، از این قاعده مستثنا نبوده و سرآغاز دین اسلام و مقدمه برچیده شدن بتپرستی از حجاز و همه سرزمینهای اسلامی گردید. فروغی که از افق حرا برآمد، برای همیشه جهان تاریک را روشن و برنامه حیات طیبه و زندگانی پاک برای بشر به ارمغان آورد. ازاینروی بعثت، روز بیداری از خواب غفلت و شکوفایی ارزشهای مدفون در خاک تیره نادانی است. در قرآن کریم و منابع روایی و تاریخی به آثار و برکات بعثت پیامبر(سلامالله) بهروشنی پرداخته شده است که با توجه به برخی هجمههای صورت گرفته علیه اسلام و پیامبر عظیمالشأن آن، در این نوشتار بر آنیم تا به جهت اختصار به گوشهای از آن اشاره نماییم.
ارتقای سطح علم و فرهنگ
بدون تردید جهان کهن نهضت و انگیزشهای مهم و بزرگی به خود دیده ولی هیچیک از آنها بهاندازه بعثت پیامبر(سلامالله) بر شکوفایی خرد و تواناییهای فطری، دانش، بینش و بصیرت پیروان خود تأکید نداشتهاند. در محیطی که علم و سواد، محجور بود، پیامبر(سلامالله) نخستین پیام خود را آموزش معرفی کرد.
پیامبر اکرم (سلامالله) در نخستین روز ورود به مدینه منوره، عبدالله بن سعید را مأمور ساخت به مردم مدینه خواندن و نوشتن بیاموزد.[۹] پس از جنگ بدر یکی از راههای آزادی اسیران باسواد را آموزش خواندن و نوشتن به ده تن از نوجوانان و جوانان مدینه قرار داد[۱۰] و از حقوق فرزند بر پدر، آموزش نوشتن و خواندن مقرر فرمود[۱۱] و فرمان فهم و آموزش و فراگیری دانش دین و گسترش آن در سرزمینهای دور را از سوی خدای متعال بر مردم خواند.[۱۲] این فرمان که پایگاه دانش دینی را در مدینه به استادی پیامبر(سلامالله) نهادینه کرد، از دستاوردهای بعثت پیامبر(سلامالله) بود. در شرایطی که جنگ و جهاد در راه خدا و پیکار با دشمنان دین یکی از دغدغههای اصلی مسلمانان به شمار میرفت، در کنار آن خداوند دانش آموزی را به مسلمانان سفارش کرد تا به جهانیان بفهماند که در این دین، جنگ و جهاد اصل نیست؛ اصل پرورش، آموزش و تعالی و بالا آوردن آنان به مرحلهای است که روابط قانونمند، خردمندانه، منطقی و انسانی
باشد. این سفارشها به علمآموزی و بزرگداشت عالمان سبب شد که جنبش علمآموزی در جوامع اسلامی از باارزشترین جنبشهای تمدنساز و جهانی گردد.
همان مردمی که افراد باسوادشان انگشتشمار بودند و به هر چیزی جز علم و دانش میاندیشیدند و دانش و علم را مایه عیب و ننگ میدانستند چنان رو به علم و دانش و کنجکاوی گذاشتند که گروهی از آنان در مدینه چندین زبان آموختند و توانستند پیام اسلام را با زبانهای گوناگونی به سراسر جهان برسانند.[۱۳]
تا زمانی که مسلمانان و دنیای اسلام به سفارشهای قرآن کریم و پیامبر اکرم(سلامالله) مبنی بر کسب دانش، تحقیق و پژوهش و تجربه تکیه داشت و با خرد و دین مدارج شکوفایی و نوآوری علمی را میپیمود، در همه دنیا سیادت و سروری داشت. ولی از روزی که علم و دانش و خرد به کنار نهاده شد و فرقهگرایی و دنیاگرایی جایگزینش گردید، جایگاه صبر و توکل و رضا و تسلیم با سرسپردگی در برابر ضد ارزشها و ابرقدرتها جابهجا شد، جهل و تاریکی دوباره بر سر مسلمانان و جهان اسلام سایه گسترد و جاهلیت در لباس تازه رخ نمود.
ارتقای اخلاقی
در آیاتی که اساسیترین هدف بعثت پیامبر(سلامالله) را بیان فرمود، دو بار تزکیه[۱۴] بر تعلیم مقدم شده است. «لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»[۱۵] از اینکه در یک آیه دیگر «یُعَلِّمُهُمُ» بر «یُزَكّيهِم» مقدم شده برمیآید که تزکیه و تعلیم دو رکن بنیادی بعثت پیامبر(سلامالله) بوده و لازم و ملزوم یکدیگرند. بیجهت نیست که پیامبر اکرم(سلامالله) برجستهترین هدف رسالت خود را تکمیل محاسن و نیکوییهای اخلاقی و به کمال رساندن فضائل انسانی معرفی فرموده است: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ».[۱۶]
خود حضرت پیش از هر کس به تزکیه پرداخت و شایستگی دریافت علم الهی و وحی پیدا کرد و برگزیده شد. پیامبر(سلامالله) با ریاضتهای مشروع و با تفکر و تعقل و اندیشه و تمرین و با تأیید الهی همه خویهای پسندیده را در خود جمع کرد تا آنجا که مدال «خلق عظیم»[۱۷] را از پروردگار گرفت و با سیرت نیکو و رفتار پسندیده، شایسته پوشیدن خلعت رسالت شد.
مردی از امیرالمؤمنین(علیهالسلام) درخواست کرد تا اخلاق پیامبر اکرم(سلامالله) را برایش برشمرد. حضرت فرمود: تو نعمتهای دنیا را بشمار تا من نیز اخلاق آن جناب را برشمارم. مرد گفت: چگونه ممکن است نعمتهای دنیا را شمارش کنم درحالیکه خداوند در قرآن میفرماید: اگر نعمتهای خدا را بشمارید نمیتوانید به پایان رسانید.[۱۸] حضرت پاسخ داد: خداوند همه نعمتهای دنیا را کم و اندک میداند. و میفرماید «بگو متاع دنیا اندک است»[۱۹] درحالیکه خلاق پیامبر(سلامالله) را در این آیه عظیم شمرده میفرماید: « وَإِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظيمٍ» اینک تو برشمارش چیزی که اندک است توانا نیستی من چگونه خلق عظیم را توصیف کنم؟![۲۰]
بنابراین پیامبر(سلامالله) از خلقوخوی و منش والا برخوردار بود و با بعثت به رسالت برای گسترش خلق نیکو در میان مسلمانان در تلاش بود و کوشش مینمود مردم را با اخلاق پسندیده و آداب اسلامی بار آورد.
امام علی(علیهالسلام) میفرماید: خداوند با برانگیختن پیامبر(سلامالله) همه مردم روی زمین را از گمراهی به هدایت کشاند و از تاریکی و نادانی رهاند.[۲۱]
فواید بعثت در گفتار امیرالمؤمنین(علیهالسلام) حضرت علی(علیهالسلام) درباره کارکردهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بعثت پیامبر(سلامالله) برای مردم جزیره العرب در گفتاری جامع میفرماید: «سپس اين قوم را بنگريد، آنگاهکه خداوند نعمتهای خويش به آنان ارزانى داشت و برايشان پيامبرى فرستاد و آنان را فرمانبردار آيين او نمود و به دعوت او پراکندگیهایشان را به يگانگى بدل كرد. و نعمت، بال كرامتش را بر سرشان بگسترد و جويبارهاى خود را به سويشان روان داشت. دين خدا آنان را در سودها و بركات خود در پیچید. در نعمت اسلام غرقه شدند و در مرغزارهاى زندگى خوش به شادمانى بيارميدند. در سايه سلطانى قاهر و بیشتر كارهاشان به سامان آمد و حالشان بهگونهای نيكو شد كه در كنف عزت و پيروزمندى جاى گرفتند. كارها بهآسانی میراندند و بر اوج اقتدار جاى گرفتند و بر همه جهانيان فرمانروا شدند. پادشاهانى شدند فرمانروا بر سراسر زمين. از هر كس كه بر آنها فرمان رانده بود، فرمانروايى بستدند و كسانى را كه روزگارى بر آنان حكومت میکردند به زير فرمان درآوردند. ديگر نه كسى را انديشه آن بود كه نیزهای بر آنان راند و نه سنگى بهسوی ايشان افكند».[۲۲]
[۱]. احتجاج طبرسی: ج۱، ص۲۰۸.
[۲]. ﴿رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُل﴾ سوره نساء: آیه۱۶۵.
[۴]. الکافی: ج۱، ص۱۶۸.
[۵]. سوره جمعه: آیه۲.
[۶]. المیزان: ج۲، ص۱۳۱-۱۳۲.
[۷]. المیزان: ج۳، ص۱۹۸.
[۸]. الکافی: ج۸، ص۳۸۶ ؛ المیزان: ج۱۲، ص۲۴۳.
[۹]. الاصابة، ابن حجرعسقلانی: ج۱، ص۳۴۴.
[۱۰]. السیرة الطیبه: ج۲، ص۱۹۳.
[۱۱]. وسائل الشیعه: ج۲۱، ص۴۸۱، ح ۲۷۶۴۲.
[۱۲]. توبه: آیه ۱۲۲.
[۱۳]. پیامبر امی، شهید مطهری: ص۵۱.
[۱۴]. در معنای تزکیه مرحوم طبرسی میگوید: مردم را از شرك و پلیدى پاك سازد. ترجمه جوامع الجامع: ج۱، ص ۱۷۵.
[۱۵]. آل عمران: آیه۱۶۴.
[۱۶]. بحارالانوار: ج۱۶، ص۲۸۷ ؛ ج۸، ص۳۷۳.
[۱۷]. «وَإِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظيمٍ» سوره قلم: آیه ۴.
[۱۸]. ابراهیم: آیه ۲۴.
[۱۹]. سوره نساء: آیه ۷۷.
[۲۰]. وقایع الایام: ج۳، ص۲۵ ؛ سیره عملی اهلبیتb، سیدکاظم ارفع: ص۳۰.
[۲۱]. نهج البلاغه: خطبه ۱.
[۲۲]. نهج البلاغه: خطبه ۱۹۲.
۱۳۹۹-۱۲-۱۵
۱۳۹۹-۱۲-۰۷
۱۳۹۹-۱۲-۰۱
۱۳۹۹-۱۱-۲۳
۱۳۹۹-۰۲-۰۲
۱۳۹۸-۱۱-۲۱
۱۳۹۸-۰۹-۲۴
۱۳۹۸-۰۸-۱۸
۱۳۹۸-۰۷-۰۱
۱۳۹۸-۰۵-۱۳
۱۳۹۸-۰۵-۰۶
۱۳۹۸-۰۵-۰۵
۱۳۹۸-۰۴-۲۰
۱۳۹۸-۰۴-۱۹
۱۳۹۸-۰۴-۱۸
۱۳۹۸-۰۴-۱۷
۱۳۹۸-۰۳-۲۴
۱۳۹۸-۰۳-۲۳
۱۳۹۸-۰۲-۱۰
۱۳۹۸-۰۱-۱۷
۱۳۹۷-۱۲-۲۲
۱۳۹۷-۱۲-۱۸
۱۳۹۷-۱۲-۱۳
۱۳۹۷-۱۲-۱۲
۱۳۹۷-۱۲-۱۱
۱۳۹۷-۱۲-۰۵
۱۳۹۷-۱۱-۲۹
۱۳۹۷-۱۱-۱۴
۱۳۹۷-۱۰-۱۵
۱۳۹۷-۱۰-۱۳
۱۳۹۷-۱۰-۱۲
۱۳۹۷-۱۰-۰۹
۱۳۹۷-۰۹-۲۶
۱۳۹۷-۰۴-۲۰
۱۳۹۷-۰۴-۱۹
۱۳۹۷-۰۴-۱۸
۱۳۹۷-۰۴-۱۷
۱۳۹۷-۰۴-۱۶
۱۳۹۷-۰۴-۱۵
۱۳۹۷-۰۴-۱۴
۱۳۹۷-۰۴-۱۳
۱۳۹۷-۰۴-۱۲
۱۳۹۷-۰۴-۱۱
۱۳۹۷-۰۴-۱۰
۱۳۹۷-۰۴-۰۸
۱۳۹۷-۰۴-۰۲
۱۳۹۷-۰۳-۲۹
۱۳۹۷-۰۲-۲۹
۱۳۹۷-۰۲-۲۷
۱۳۹۷-۰۲-۲۷
۱۳۹۷-۰۲-۲۳
۱۳۹۷-۰۲-۲۰
۱۳۹۷-۰۲-۱۳
۱۳۹۷-۰۲-۱۱
۱۳۹۷-۰۲-۰۹
۱۳۹۷-۰۲-۰۷
۱۳۹۷-۰۲-۰۵
۱۳۹۷-۰۱-۲۴
۱۳۹۷-۰۱-۲۲
۱۳۹۷-۰۱-۰۵
۱۳۹۶-۱۲-۲۸
۱۳۹۶-۱۲-۲۷
۱۳۹۶-۱۲-۲۶
۱۳۹۶-۱۲-۲۵
۱۳۹۶-۱۲-۲۴
۱۳۹۶-۱۲-۲۳
۱۳۹۶-۱۲-۲۰
۱۳۹۶-۱۲-۱۵
۱۳۹۶-۱۲-۱۴
۱۳۹۶-۱۲-۱۱
ابزارکی وجود ندارد
*