پست بعدی
پست قبلی
پروفسور بنو فرانسوی: یک شوک لازمه حرکت به سمت حرکت است + فیلم
بانوی تازهمسلمان آمریکایی که دو سال را در مدرسه شبانهروزی کاتولیک سپری کرده و به این نتیجه میرسد که دین او مسیحیت نیست، درباره آشنا شدنش با اسلام میگوید.
آنجلا یک بانوی تازه مسلمان درباره تجربه پیش و پس از اسلام آوردن خود می گوید؛ متن زیر مشروح سخنان وی است؛ من مثل یک آمریکایی در یک فضای کنترلشده بزرگ شدم. شاید چیزی که بسیاری از شما با آن آشنا باشید نبود، اما خانوادهای بسیار معنوی بودیم. پدربزرگ و مادربزرگم همیشه به من درباره خالق میگفتند و داستانهایی برایم تعریف میکردند و من با شنیدن این داستانها بزرگ شدم.
وقتی ۱۰ ساله بودم همه ما کودکان آمریکایی بومی آمریکا را به مدرسه شبانهروزی کاتولیک فرستادند، زیرا تصور میکردند که این گونه آمریکاییهای بهتری میشویم. بنابراین ما ۲ سال را در مدرسه شبانهروزی کاتولیک گذراندم و هیچ یک از اینها معنایی برای من نداشت و تنها چیزی که پس از ۲ سال درس خواندن در آنجا آموختم این بود که من قطعاً یک مسیحی کاتولیک نیستم!
مردم از من می پرسیدند دین تو چیست؟
وقتی که بزرگتر شدم مردم از من می پرسیدند که دین تو چیست و من می گفتم: واقعا نمیدانم! ما معنویتی در خودمان داریم، اما نامی برای آن نیافتهام! یک شیوه زندگی است! تمام عمرت را به نماز میگذرانی! و بزرگترها همیشه به ما میگویند که باید در حین راه رفتن دعا کنیم! هر قدم باید عبادت باشد! و تا زمانی که این کار را بکنی، زندگیات را درست سپری کردهای! اما نامی برایش نمیشناختم!
بنابراین سعی کردم دین دیگری پیدا کنم. همه چیز را مطالعه کردم. هر مذهبی که می توانستم اطلاعاتی درباره آن پیدا کنم را مطالعه می کردم و سرانجام به این نتیجه رسیدم که هیچ کدام برایم معنایی ندارد. زمان گذشت و من سرانجام یک مسلمان را ملاقات کردم و با وی به صحبت پرداختم و زندگی برایم فرق کرد. به آنجا رسیدم که با خودم گفتم باید بیشتر درباره این دین بدانم. به فضای مجازی رفتم و همه چیز را می خواندم. همه چیز معنا پیدا کرد و همان چیزهایی بود که از پدربزرگ و مادر بزرگ شنیده بودم.
یک بار به یک مغازه رفتم و کتابهایی راجع به اسلام پیدا کردم که فوقالعاده بود. پس از آن تصمیم گرفتم قرآن را بخوانم. در آغاز کمی عجیب بود؛ زیرا مطالب زیادی در آن نوشته شده بود، اما به خواندن ادامه دادم و بالاخره احساس کردم فوقالعاده است! این همان چیزی است که من تمام عمر انجام میدادم و خودم نمیدانستم! حالا همه چیز معنا پیدا کرده است! و من یک مسلمان هستم!
رهیافته
۱۴۰۰-۰۴-۲۷
۱۴۰۰-۰۴-۱۳
۱۴۰۰-۰۴-۰۵
۱۴۰۰-۰۳-۲۱
۱۴۰۰-۰۳-۱۹
۱۴۰۰-۰۳-۱۶
۱۴۰۰-۰۳-۰۲
۱۴۰۰-۰۱-۲۶
۱۳۹۹-۱۲-۰۱
۱۳۹۹-۱۱-۲۳
۱۳۹۹-۰۹-۱۴
۱۳۹۹-۰۸-۰۶
۱۳۹۹-۰۷-۲۶
۱۳۹۹-۰۷-۱۶
۱۳۹۹-۰۶-۱۵
۱۳۹۹-۰۵-۲۰
۱۳۹۹-۰۵-۰۶
۱۳۹۹-۰۴-۲۶
۱۳۹۹-۰۴-۱۲
۱۳۹۹-۰۴-۰۶
۱۳۹۹-۰۳-۳۱
۱۳۹۹-۰۳-۲۰
۱۳۹۹-۰۳-۱۸
۱۳۹۹-۰۳-۱۳
۱۳۹۹-۰۲-۲۸
۱۳۹۹-۰۲-۱۱
۱۳۹۹-۰۲-۰۷
۱۳۹۹-۰۲-۰۴
۱۳۹۹-۰۲-۰۲
۱۳۹۹-۰۱-۳۱
۱۳۹۹-۰۱-۲۷
۱۳۹۹-۰۱-۱۹
۱۳۹۹-۰۱-۱۷
۱۳۹۹-۰۱-۱۵
۱۳۹۹-۰۱-۱۳
۱۳۹۹-۰۱-۰۸
۱۳۹۹-۰۱-۰۶
۱۳۹۹-۰۱-۰۴
۱۳۹۹-۰۱-۰۱
۱۳۹۸-۱۲-۲۸
۱۳۹۸-۱۲-۲۴
۱۳۹۸-۱۲-۲۰
۱۳۹۸-۱۲-۱۵
۱۳۹۸-۱۲-۰۸
۱۳۹۸-۱۱-۲۷
۱۳۹۸-۱۱-۲۱
۱۳۹۸-۱۱-۱۷
۱۳۹۸-۱۱-۱۲
۱۳۹۸-۱۱-۰۵
۱۳۹۸-۱۱-۰۵
۱۳۹۸-۱۰-۲۹
۱۳۹۸-۱۰-۱۹
۱۳۹۸-۱۰-۱۸
۱۳۹۸-۱۰-۱۷
۱۳۹۸-۱۰-۰۹
۱۳۹۸-۰۹-۲۴
۱۳۹۸-۰۹-۱۷
۱۳۹۸-۰۹-۰۴
۱۳۹۸-۰۹-۰۳
۱۳۹۸-۰۸-۱۸
۱۳۹۸-۰۸-۱۲
۱۳۹۸-۰۸-۰۱
۱۳۹۸-۰۷-۱۵
۱۳۹۸-۰۷-۱۴
۱۳۹۸-۰۷-۰۳
۱۳۹۸-۰۷-۰۱
۱۳۹۸-۰۶-۰۴
۱۳۹۸-۰۵-۱۳
۱۳۹۸-۰۵-۰۶
۱۳۹۸-۰۵-۰۵
ابزارکی وجود ندارد
*