یکشنبه , ۱۳ فروردین ۱۴۰۲
  • صفحه نخست
  • پیوندها
  • درباره ما
  فارسی      العربية      اردو       English 

پایگاه اطلاع رسانی رهیافتگان به مکتب اهل بیت علیهم السلام

  • گزارش‏‏
  • رهیافتگان
    • رهیافتگان ایرانی
    • رهیافتگان خارجی
    • رهیافتگان شهید
  • پرسش و پاسخ
    • پاسخ به شبهات
  • سرگذشت
  • نگارخانه
    • صوت
    • فیلم
    • عکس
  • کتابخانه
    • دانلود کتاب
    • معرفی کتاب
  • مصاحبه
  • معارف اسلامی
    • عقائد
    • اخلاق
    • مهدویت
    • احکام و عبادات
  • مقاله و تحلیل
  • محصولات
سر خط خبرها
  • عمار امیری، مستبصر ایرانی: دیدم برادران شیعه به فکر صلح و صفا بودند
  • رفیق خوب مرا به راه مستقیم هادی شد
  • بهرام حیدری، مستبصر بلوچ: زیارت امام رضا علیه السلام مرا شیعه کرد
  • ازهر اشرفی، مستبصر بلوچ: می‎گفتند صحابه دین را برای ما آوردند و دیگر نیازی به اهل‌بیت نداریم!
  • گزارش تصویری رونمایی از کتاب شیخ الشهداء با حضور ۱۲ هزار نفر
  • کتاب شیخ الشهدا رونمایی شد
  • برگزاری مراسم سی‌امین سالگرد شهید شیخ علی مزاری با سخنرانی آیت الله محسن اراکی (دام ظله)
  • پست بعدی

    دانستنی های شیعه

  • پست قبلی

    شیعه شدن وهابی بمب گذار

شما اینجائید:خانه » رهیافتگان » تازه مسلمان هندی که در جبهه جانباز شد

تازه مسلمان هندی که در جبهه جانباز شد

تاریخ ارسال: ۱۳۹۳-۰۹-۰۲ در رهیافتگان, رهیافتگان خارجی, مصاحبه ۰

 به گزارش پايگاه اطلاع رسانی استبصار، “محمد حیدری”یا همان “امریک سنچ” جانباز ۵۰ درصدی است که ماجرای ورودش به ایران، مسلمان شدن، ازدواج، حضور در جنگ تحمیلی و جانباز شدن خود را در لابه لای سئوالات ما پاسخ گفت.

اهل کدام ایالت هندوستان هستید و چطور از ایران و رفسنجان سردر آوردید؟

۲سال پیش از پیروزی انقلابی اسلامی ایران، به اتفاق چند تن از دوستان تصمیم گرفتیم تعطیلات دانشگاهی را به سفر خارج از هند برویم.

برای سفر کشور آلمان را انتخاب کردیم. به آلمان رفتیم. در آن جا من مریض شدم و پزشکان آلمان به من گفتند که آب و هوای این جا مناسب حال شما نیست و بهتر است آلمان را ترک کنید.

دوستانم ماندند و من به هلند رفتم. چند روزی در هلند بودم، دیدم که مخارجم زیاد شده و حالم نیز بهتر است، به لبنان رفتم.

گفتید آن زمان دانشجو بودید ، مخارج سفر تفریحی خارج از کشور را از کجا تامین می کردید؟ رشته تحصیلی شما چه بود؟

پدرم کشاورز بود و وضع مالی ما بد نبود. من در رشته مهندسی تکنیکال(فنی) درس می خواندم.

دین و آئین شما چه بود؟

دین من هندو بود.

چند روز لبنان بوید؟ در لبنان چه کار کردید؟

۲۲ روز در لبنان بودم. می رفتم جاهای دیدنی این کشور را می دیدم. دیگر می خواستم به هند برگردم، رفتم بلیط بگیرم گفتند پرواز به هند نداریم. پیشنهاد دادند که به ترکیه بروم و از آن جا با پرواز به هند برگردم.

به ترکیه رفتم ولی آن قدر پول نداشتم که از آن جا بلیط بگیرم و به هند بروم. به سفارت هند در ترکیه رفتم و از آن ها خواستم که مقداری پول به عنوان قرض به من بدهند تا به هند بروم و برایشان بفرستم.آنها قبول نکردند. هر چند که وظیفه داشتند به من کمک کنند.

سه روز در ترکیه بودم. یادم آمد که یکی از دوستانمان در ایران تاجر است. تصمیم گرفتم به ایران بیایم.

به ایران آمدم و به سراغ دوستمان رفتم. مرا که دید با تعجب پرسید این جا چه می کنی؟ گفتم: گیر افتادم و پول ندارم به هند برگردم. مرا نزد خود برد. در همین حین یک پسته کار رفسنجانی به نام آقای بهشتی نزد دوست تاجر ما آمد. دوست ما به آقای بهشتی گفت: کارگر نمی خواهی؟

آقای بهشتی از من پرسید چه کار بلدی ؟ گفتم: تراشکاری.

مگر شما فارسی می توانستید صحبت کنید؟

نه، دوستم ترجمه می کرد.

آقای بهشتی کارگاه پسته پوست کنی و بسته بندی داشت. قرار شد یک ماه نزد او کار کنم و سه هزار تومان دستمزد بگیرم و به هندوستان برگردم.

یعنی شما با آقای بهشتی عازم رفسنجان شُدید؟

بله. با ایشان به رفسنجان آمدم. البته از این که زبان فارسی بلد نبودم خیلی سخت می گذشت. اما ماندم و در اتاقکی که کارگاه آقای بهشتی بود، زندگی می کردم. شب و روز در آن محیط بودم. چون فارسی بلد نبودم کمتر بیرون می رفتم.

یک روز که حوصله ام سر رفته بود، سراغ کتابخانه را گرفتم. پیش خود گفتم: شاید کتابی مناسب پیدا کنم و از تنهایی بیرون بیایم.

آدرس گرفتم و به کتابخانه شهر رفتم.آقایی به نام دانشور مسئول کتابخانه بود. اجازه داد هر کتابی را که دوست دارم، بردارم و مطالعه کنم. هر چه جستجو کردم دیدم هیچ کتابی به درد من نمی خورد و برایم قابل استفاده نیست.

در اوج ناامیدی به کتابی برخورد کردم که به زبان انگلیسی نوشته شده بود و پیرامون زندگی پیامبر اسلام بود. آن را امانت گرفتم و با خودم بردم.

کتاب را که مطالعه کردم، متوجه شدم آن چه پیش از آن در مورد اسلام شنیده بودم با آن چه که مطالعه کردم، زمین تا آسمان تفاوت دارذد. ده روز روی مباحث موجود در کتاب فکر کردم. زندگی پیامبراسلام  برایم جاذبه های فراوانی داشت. نهایتاً تصمیم گرفتم مسلمان شوم. به آقای بهشتی گفتم می خواهم مسلمان شوم.

گفت: از خانواده ات نمی ترسی؟ گفتم: نه.

شهادتین را نزد چه کسی بر زبان آوردی؟

به اتفاق آقای بهشتی رفتیم نزد شیخ عباس پورمحمدی(از روحانیون شهر). ساعت ۹ شب بود که من با جاری کردن ” ذکر اشهدان لااله الا الله، اشهدان محمد رسول الله”مسلمان شدم.

نام محمد حیدری را چه کسی برایت انتخاب کرد؟

حاج آقا انصاری مسئول وقت بنیاد شهید این نام را برایم انتخاب کرد. همان شبی که مسلمان شدم این نام را برایم انتخاب کردند.

آیا خانواده ات از این موضوع اطلاع پیدا کردند؟ عکس العمل آن ها چه بود؟

آقای بهشتی به آن تاجر هندی که دوست ما بود، زنگ زد و گفت: که من مسلمان شده ام. او هم به پدرم خبر داده بود. وقتی شنیدم که این ها فهمیده اند، ناراحت شدم از برخورد پدرم می ترسیدم.

به پدرم زنگ زدم که ببینم چه عکس العملی نشان می دهد. پدرم گفت: من غیر از دین خودمان هندو، دین دیگری نمی شناسم. گفت: اگر به دین خودت برنگردی دیگر با تو کاری نداریم، در واقع مرا طرد کرد.

گاهی به مادرم زنگ می زدم که ببینم اوضاع چگونه است؟ می گفت: پدرت اصلاً نمی تواند قبول کند تو مسلمان شده ای.

دوران اوج انقلاب اسلامی در ایران بود. من هم با کارگران دیگر و دوستانی که پیدا کرده بودم به راهپیمایی می رفتم.

یکی از کارگران که با هم دوست شده بودیم، مرا به خانه ی پدری اش برد و گفت: ما این جا اتاق زیاد داریم بیا این جا زندگی کن.به اتفاق ایشان به خانه ی پدری اش رفتیم و در یک اتاق ساکن شدم. مادر دوستم اجازه نمی داد من آشپزی کنم و برایم غذا می آورد.

ظاهراً شما سال ۵۷ در ایران ازدواج کرده اید، در این خصوص توضیح دهید.

هم زمان با ورود امام خمینی به ایران و پیروزی انقلاب، برادر صاحب خانه برای زیارت امام به اتفاق تعدادی دیگر از مردم به تهران رفته بودند، وقتی برگشتند ما هم به دیدن آن ها رفتیم.

من به صاحب خانه می گفتم “عمو”، وقتی به خانه ی برادرشان رفتیم، من دختر برادر ایشان را دیدم و به زن عمو گفتم که آیا این دختر را به عقد ازدواج من در می آوردند؟

به این تربیت زن عمو و عروسش برای من به خواستگاری رفتند.

آقای بخشی پدر دخترخانم مورد علاقه ی من، بسیارسخت گیربود. می ترسید من ایران را ول کنم وبرگردم به هند.

آقای بهشتی، عمو و خانمش خیلی برای من تلاش و ضمانت کردند که من در ایران می مانم. بالاخره آقای بخشی راضی شد و دخترش را به عقد من در آورد.

چه سالی عقد کردید و مهریه عروس خانم چه بود؟

سال ۵۷ با ۴۰ هزار تومان مهریه به صورت موقت به عقد هم در آمدیم. البته به خاطر این که من شناسنامه ایرانی نداشتم، ما را به عقد دائم در نیاوردند. قانون می گفت من باید ۵ سال در ایران می ماندم تا بتوانم اقامت دائم و تبعیت ایرانی بگیرم و به من شناسنامه بدهند. و حالا من زودتر از ۵ سال داشتم در ایران ازدواج می کردم.برای همین عقد ما موقت بود. بعداها آن را به عقد دائم تبدیل کردیم.

آیا شما پس اندازی برای مراسم عروسی و شروع زندگی مشترک داشتید؟

نه.من پس اندازی نداشتم. اصلاً هیچی نداشتم. عمو به من پول قرض داد و مخارج عروسی ام تامین شد.

اولِ ازدواج، خونه ی عمو زندگی می کردیم. بعداً شیخ عباس پور محمدی ما را به زمین شهری معرفی کرد و به من زمین دادند و ساختیم.

چه زمانی و چرا به جبهه رفتید؟

وقتی که جنگ شروع شد، من به جبهه نرفتم. شاید کسی هم از من توقع نداشت. اما یک شب امام خمینی (ره) را در خواب دیدم که خطاب به من گفت: تو چطور مسلمانی هستی که در جبهه حضور پیدا نمی کنی؟

فردای آن شب، رفتم و برای اعزام به جبهه ثبت نام کردم.

خانمتان راضی بودند؟

نه، گریه می کرد. به او گفتم وقتی که من نیستم، به خانه ی پدرت برو.. سال ۶۱ همزمان با عملیات رمضان به جبهه رفتم. ۷ بار در جبهه زخمی شدم . بار اول ترکش به سرم خورده بود که در حین بیهوشی مرا به بیمارستان شیراز منتقل کردند. عمو(حاج عزیز قلعه عسکری) به شیراز آمد و مرا به رفسنجان آورد و در بیمارستان رفسنجان بستری کرد.

همان ایام فرزند اولمان به دنیا آمد.

وقتی می رفتی جبهه هزینه زندگی زن و بچه ات از کجا تامین می شد؟

آقای بهشتی به من حقوق می داد.

با توجه به این که هنوز به خودت شناسنامه نداده اند، آیا برای بچه ها شناسنامه گرفته ای؟

به من گفته بودند بعد از ۵ سال اقامت به عنوان شهروند ایرانی به تو شناسنامه می دهیم. من بعد از ۴ سال اقامت، ازدواج کردم. از این جهت به من ایراد گرفتند. هنوز موفق نشده ام کارت ملی و شناسنامه ایرانی بگیرم. اما تازگی با پیگیری هایی که انجام داده ایم از سفارت گفته اند بیا کارت ملی بگیر.

برای بچه ها به سختی شناسنامه گرفتیم. بنیاد شهیدهمکاری می کرد. به من کارت جانبازی داده بود و ما با همان کارت برای بچه ها شناسنامه گرفتیم.

دو پای شما از زانو قطع شده، لطفاً بفرمائید در کدام گردان حضور داشتید و در کدام عملیات پای شما قطع شد؟

با سردار شهید حاج احمد امینی بودم . در گردان های مختلف از جمله ۴۱۸ و۴۱۲ حضور داشتم. در آموزش های نظامی و رزمی ، غواصی هم یاد گرفتم.

پای راستم در عملیات بدر قطع شد و پای چپم ترکش خورده بود ولی بعدها بر اثر ابتلا به دیابت آن را قطع کردند.

آیا در جبهه با توجه به وضعیت ظاهری و لهجه ای که داشتی، دچار مشکل نمی شدی؟

بله، یک بار بچه های لشکر محمدرسول الله که اسیر گرفته بودند، مرا هم قاطی اسرا کردند، هر چه گفتم من جزء رزمندگان ایران هستم، باور نکردند. خب من فارسی را هم خوب صحبت نمی کردم.گفتم بیسیم بزنید و در مورد من سوال کنید. بالاخره برگ ماموریت و کارت شناسایی که از لشکر ثارالله داشتم، نشان دادم و مرا آزاد کردند.

با کدام یک از شهدا مانوس بودی؟

شهیدان محمد نعمتی، حاج مجید زینلی، کهنوجی، محمد جعفری، محمود پایدار که بچه جیرفت بود، از دوستان من بودند. شهید پایدار خیلی نجیب و خوب بود. مثل اون گیر نمی آد. خیلی به من محبت داشت.

با سردار حاج قاسم سلیمانی آشنایی دارید؟

بله،؛ در پاسگاه زید بودیم که سردار سلیمانی آمدند. بچه ها به ایشان گفتند: این آقا هندی است.

باور نکرد. گفت: بیاریدش پیش من. رفتم خدمت ایشان مرا بغل و با من روبوسی کرد. شهید پایدار هم بود. گفت: چطور مسلمان شدی؟ چرا به جبهه آمدی؟ماجرا را برایش تعریف کردم.

پرسید: در عملیات ها حضور پیدا می کنی؟گفتم: بله. هر وقت شما بگویید روی چشم می آیم. دوستان به من سفارش کرده بودند که گذرنامه ام در جبهه همراهم باشد که اگر اسیر شدم، بگویم من می خواستم از ایران فرار کنم.

از رزم و جنگ نمی ترسیدی؟

عملیات رمضان که اولین حضور من بود، خیلی ترسیده بودم. از موشک و خمپاره می ترسیدم. از دیدن شهدا و مجروحان می ترسیدم. بعد ها کم کم برایم عادی شد و شیردل شدم.

از این که سالم به جبهه رفتی و الان دو پایت قطع شده ناراحت و پشیمان نیستی؟

نه. امروز هم اگر جنگ بشود، می روم جبهه. درست است که روی ویلچرهستم، ولی بالاخره کاری از دستم برمی آید که انجام بدهم. هر چند که دیگر هیچ کشوری جرات نمی کند به ایران حمله کند.

آیا هنگام حضور در جبهه فارسی صحبت کردن را بلد بودی؟

نه، خیلی خوب بلد نبودم. یک بار در عملیات خیبر رفتم داخل یکی از از سنگرهای عراقی. عراقی ها خوابیده بودند.بیدارشان کردم و به زبان انگلیسی به آن ها گفتم بیایند بیرون. آن ها را به اسارت گرفتم.

بعد از ازدواج و مجروحیت، آیا به هند و خانواده ی خود سر زدید؟

بله دو بار رفتم. البته تا زمانی که پدر و عمویم زنده بودند، نرفتم چون آن ها خیلی تعصب داشتند. بعد از مرگ آن ها یک بار تنها و یک بار با همسرم رفتم.

آیا با عوارض شیمیایی هم درگیر هستید؟

بله، کماکان در مسیر بیمارستان در رفت و آمد هستم. روزی ۳۵ دانه قرص مصرف می کنم. کلیه هایم از کار افتادند. مدتی دیالیز می شدم تا این که پسرم یک کلیه به من داد و بهتر شدم.

در دوران دفاع مقدس آیا به دیدار امام هم مشرف شُدید؟

بله، یک بار به اتفاق رزمندگان به دیدار امام رفتیم. یک بار هم برای ملاقات با آیه الله خامنه ای به اتفاق همسرم به تهران رفتیم که چون هماهنگ نشده بود، موفق به دیدار نشدیم.

حاصل ازدواجتان چند فرزند است؟

۶ فرزند که سه تا دختر و سه تا پسر هستند.

استبصار estebsar.ir

منبع: پایگاه اطلاع رسانی خبرنگاران دفاع مقدس استان کرمان

برچسبها
ابوتراباستبصارجانبازشيعهشيعه شدگانمستبصرمستبصرينهندهندووهابيت
tweet
شیعه شدن وهابی بمب گذار
دانستنی های شیعه

مطالب مرتبط

  • عمار امیری، مستبصر ایرانی: دیدم برادران شیعه به فکر صلح و صفا بودند

    عمار امیری، مستبصر ایرانی: دیدم برادران شیعه ...

    ۱۴۰۰-۰۴-۲۷

  • رفیق خوب مرا به راه مستقیم هادی شد

    رفیق خوب مرا به راه مستقیم هادی ...

    ۱۴۰۰-۰۴-۱۳

  • بهرام حیدری، مستبصر بلوچ: زیارت امام رضا علیه السلام مرا شیعه کرد

    بهرام حیدری، مستبصر بلوچ: زیارت امام رضا ...

    ۱۴۰۰-۰۴-۰۵

  • ازهر اشرفی، مستبصر بلوچ: می‎گفتند صحابه دین را برای ما آوردند و دیگر نیازی به اهل‌بیت نداریم!

    ازهر اشرفی، مستبصر بلوچ: می‎گفتند صحابه دین ...

    ۱۴۰۰-۰۳-۲۱

  • برگزاری مراسم سی‌امین سالگرد شهید شیخ علی مزاری با سخنرانی آیت الله محسن اراکی (دام ظله)

    برگزاری مراسم سی‌امین سالگرد شهید شیخ علی ...

    ۱۴۰۰-۰۳-۱۹

  • گفتگو با عباس نارویی، مستبصر بلوچ و جانباز مدافع حرم

    گفتگو با عباس نارویی، مستبصر بلوچ و ...

    ۱۴۰۰-۰۳-۱۶

  • معرفی کتاب «شهابی در شب»+ دانلود

    معرفی کتاب «شهابی در شب»+ دانلود

    ۱۴۰۰-۰۳-۰۲

  • با تعصب قصد داشتم شیعیان را محکوم نمایم.

    با تعصب قصد داشتم شیعیان را محکوم ...

    ۱۳۹۹-۱۱-۲۳

  • دانلود سومین نشریه مستبصرین و رهیافتگان ایرانی+pdf

    دانلود سومین نشریه مستبصرین و رهیافتگان ایرانی+pdf

    ۱۳۹۹-۰۹-۱۴

  • آن دست  نجات بخش

    آن دست نجات بخش

    ۱۳۹۹-۰۸-۰۶

  • در حرم قول دادم شیعه شوم

    در حرم قول دادم شیعه شوم

    ۱۳۹۹-۰۷-۲۶

  • خاطرات اربعین: بانویی از امریکا +فیلم

    خاطرات اربعین: بانویی از امریکا +فیلم

    ۱۳۹۹-۰۷-۱۶

  • خاطرات شیعه شدن وسیم رضا/ شیعه شدنم را از محرم دارم

    خاطرات شیعه شدن وسیم رضا/ شیعه شدنم ...

    ۱۳۹۹-۰۶-۱۵

  • مستند ساکنین سرزمین کسوف، افشاگری های مستبصر رهایافته از بهائیت

    مستند ساکنین سرزمین کسوف، افشاگری های مستبصر ...

    ۱۳۹۹-۰۵-۲۰

  • یک بیوَتَن حقیقی! شهید مستبصر کمال کورسل

    یک بیوَتَن حقیقی! شهید مستبصر کمال کورسل

    ۱۳۹۹-۰۵-۰۶

  • محمد الهی زاده: مستبصر بلوچ: امام رضا (ع) مرا خالص کرد و تحویل خواهرشان داد

    محمد الهی زاده: مستبصر بلوچ: امام رضا ...

    ۱۳۹۹-۰۴-۱۲

  • فاطمه اتسوکو هوشینو مستبصر ژاپنی: من متوجه بودم که نظر دیگران درباره حجاب مهم نیست + فیلم

    فاطمه اتسوکو هوشینو مستبصر ژاپنی: من متوجه ...

    ۱۳۹۹-۰۴-۰۶

  • دانلود فایل دومین نشریه تخصصی مستبصرین و رهیافتگان ایرانی + pdf

    دانلود فایل دومین نشریه تخصصی مستبصرین و ...

    ۱۳۹۹-۰۳-۳۱

  • سریا: قرآن را خواندم، به پدرم گفتم می خواهم مسلمان شوم

    سریا: قرآن را خواندم، به پدرم گفتم ...

    ۱۳۹۹-۰۳-۲۰

  • سخنان مستبصر استرالیایی خانم کریستین جیمز، در مورد عاشورا + فیلم

    سخنان مستبصر استرالیایی خانم کریستین جیمز، در ...

    ۱۳۹۹-۰۳-۱۸

  • باطن شیعه به معنای مقاومت در برابر طاغوت، بی‌عدالتی و ظلم است

    باطن شیعه به معنای مقاومت در برابر ...

    ۱۳۹۹-۰۳-۱۳

  • از طریق کتاب های ترجمه شده به انگلیسی با سیره نبی اکرم (ص) و اهل بیت (ع) آشنا شدم

    از طریق کتاب های ترجمه شده به ...

    ۱۳۹۹-۰۲-۲۸

  • گفتگوی جذاب با میخائیل سیمانوف تازه مسلمان شده روس + فیلم

    گفتگوی جذاب با میخائیل سیمانوف تازه مسلمان ...

    ۱۳۹۹-۰۲-۱۱

  • مراسم عقد تازه مسلمان آلمانی با دختر ایرانی در حرم شاه عبدالعظیم

    مراسم عقد تازه مسلمان آلمانی با دختر ...

    ۱۳۹۹-۰۲-۰۷

  • همایش نکوداشت مستبصر مرحوم پرفسور «یحیی علوی (کریستین بونو)»

    همایش نکوداشت مستبصر مرحوم پرفسور «یحیی علوی ...

    ۱۳۹۹-۰۲-۰۴

  • کلیپ: تشرف دو پژوهشگر روس به دین مبین اسلام

    کلیپ: تشرف دو پژوهشگر روس به دین ...

    ۱۳۹۹-۰۲-۰۲

  • در ۱۷ سالگی مسلمان شدم و مذهب شیعه را انتخاب کردم

    در ۱۷ سالگی مسلمان شدم و مذهب ...

    ۱۳۹۹-۰۱-۳۱

  • تازه‌مسلمان آمریکایی: اولین برخوردم با قرآن مسیر زندگی‌ام را تغییر داد

    تازه‌مسلمان آمریکایی: اولین برخوردم با قرآن مسیر ...

    ۱۳۹۹-۰۱-۲۹

  • پروفسور بنو فرانسوی: یک شوک لازمه حرکت به سمت حرکت است + فیلم

    پروفسور بنو فرانسوی: یک شوک لازمه حرکت ...

    ۱۳۹۹-۰۱-۲۷

  • تشرف بانوی روسی به دین اسلام در جامعه‌الزهرا(س) قم

    تشرف بانوی روسی به دین اسلام در ...

    ۱۳۹۹-۰۱-۱۹

  • جوان آمریکایی: پس از مطالعات دیدم شیعه صحیح ‌تر است و شیعه شدم

    جوان آمریکایی: پس از مطالعات دیدم شیعه ...

    ۱۳۹۹-۰۱-۱۷

  • وقتی یک مسیحی مسلمان می شود! + فیلم

    وقتی یک مسیحی مسلمان می شود! + ...

    ۱۳۹۹-۰۱-۱۵

  • مستبصر برزیلی: با انجام دستورات دین به خداوند نزدیک تر می‎شویم

    مستبصر برزیلی: با انجام دستورات دین به ...

    ۱۳۹۹-۰۱-۱۳

  • مستبصر کلمبیایی در دانشگاه یاسوج: انقلاب اسلامی عامل آشنایی من با دین اسلام بود

    مستبصر کلمبیایی در دانشگاه یاسوج: انقلاب اسلامی ...

    ۱۳۹۹-۰۱-۰۸

  • بهایی‌زاده‌ مستبصر: شست‌وشوی مغزی کودکان در مهدکودک‌های بهاییت

    بهایی‌زاده‌ مستبصر: شست‌وشوی مغزی کودکان در مهدکودک‌های ...

    ۱۳۹۹-۰۱-۰۶

  • میلیاردری که شیعه شد + فیلم

    میلیاردری که شیعه شد + فیلم

    ۱۳۹۹-۰۱-۰۴

  • حقوقدان کاتولیک ایتالیایی چگونه شیعه شد

    حقوقدان کاتولیک ایتالیایی چگونه شیعه شد

    ۱۳۹۹-۰۱-۰۱

  • قضیه شیعه شدن پسر عبدالباسط + فیلم

    قضیه شیعه شدن پسر عبدالباسط + فیلم

    ۱۳۹۸-۱۲-۲۸

  • به شما مستبصرین تبریک می گویم

    به شما مستبصرین تبریک می گویم

    ۱۳۹۸-۱۲-۲۴

  • راه حق احساس غربت ندارد + فیلم

    راه حق احساس غربت ندارد + فیلم

    ۱۳۹۸-۱۲-۲۰

  • گیبادولین مستبصر روس: نامه آیت‌الله خامنه‌ای برای ما، یادآور نامه امام به گورباچف بود

    گیبادولین مستبصر روس: نامه آیت‌الله خامنه‌ای برای ...

    ۱۳۹۸-۱۲-۰۸

  • رهیافته مکزیکی: حضرت زهرا (س) برای من در هر لحظه از زندگی الگویی بی‌نظیر است

    رهیافته مکزیکی: حضرت زهرا (س) برای من ...

    ۱۳۹۸-۱۱-۲۷

  • لحظه تشرف بانو تایلندی به دین مبین اسلام در حرم مطهر رضوی

    لحظه تشرف بانو تایلندی به دین مبین ...

    ۱۳۹۸-۱۱-۲۱

  • روایتی خواندنی از مسلمان شدن دو مربی کوبایی در سال ۷۹

    روایتی خواندنی از مسلمان شدن دو مربی ...

    ۱۳۹۸-۱۱-۱۷

  • ماجرای مسلمان شدن و حجاب همسر لوئیجی د مارتینو

    ماجرای مسلمان شدن و حجاب همسر لوئیجی ...

    ۱۳۹۸-۱۱-۱۲

  • دومین نشریه تخصصی مستبصرین و رهیافتگان ایرانی

    دومین نشریه تخصصی مستبصرین و رهیافتگان ایرانی

    ۱۳۹۸-۱۱-۰۵

  • مستند شیرجان روایت زندگی شهید ترکمن وحدت شیعه و سنی + فیلم

    مستند شیرجان روایت زندگی شهید ترکمن وحدت ...

    ۱۳۹۸-۱۱-۰۵

  • مراسم تشرف به اسلام دو دانشجوی روس در دانشگاه تربیت مدرس

    مراسم تشرف به اسلام دو دانشجوی روس ...

    ۱۳۹۸-۱۰-۲۹

  • جوان قبرسی شیعه شد/ دین اسلام را دین صلح و عطوفت یافتم

    جوان قبرسی شیعه شد/ دین اسلام را ...

    ۱۳۹۸-۱۰-۱۹

  • یک جوان فرانسوی در حرم مطهر امام رضا(ع) مسلمان شد

    یک جوان فرانسوی در حرم مطهر امام ...

    ۱۳۹۸-۱۰-۱۸

  • شیخ زکزاکی چگونه شیعه شد؟

    شیخ زکزاکی چگونه شیعه شد؟

    ۱۳۹۸-۱۰-۱۷

  • گفتگو با تازه مسلمان آتسوکو هوشینو در پیاده روی اربعین

    گفتگو با تازه مسلمان آتسوکو هوشینو در ...

    ۱۳۹۸-۱۰-۰۹

  • تشرف بانوی ارمنی به دین مبین اسلام در مازندران

    تشرف بانوی ارمنی به دین مبین اسلام ...

    ۱۳۹۸-۰۹-۲۴

  • مستبصر تانزانیایی: پیامبر علی را به عنوان نماینده خود قرار داده است

    مستبصر تانزانیایی: پیامبر علی را به عنوان ...

    ۱۳۹۸-۰۹-۱۷

  • زینب ثانی مستبصر اسکاتلندی: آرزو دارم در پیاده‌روی اربعین حسینی شرکت کنم

    زینب ثانی مستبصر اسکاتلندی: آرزو دارم در ...

    ۱۳۹۸-۰۹-۰۴

  • شیعه شدن جوان مسیحی در علی آباد کتول

    شیعه شدن جوان مسیحی در علی آباد ...

    ۱۳۹۸-۰۹-۰۳

  • استاد سابق دانشگاه هاروارد مکتب اهل بیت(ع) را انتخاب کرد

    استاد سابق دانشگاه هاروارد مکتب اهل بیت(ع) ...

    ۱۳۹۸-۰۸-۱۸

  • تشرف بانوی استرالیایی به اسلام

    تشرف بانوی استرالیایی به اسلام

    ۱۳۹۸-۰۸-۱۲

  • پذیرش اسلام از سوی هنرمند گرافیک از کشور کرواسی

    پذیرش اسلام از سوی هنرمند گرافیک از ...

    ۱۳۹۸-۰۸-۰۱

  • یک بهایی در تبریز مسلمان شد

    یک بهایی در تبریز مسلمان شد

    ۱۳۹۸-۰۷-۱۵

  • تشرف زن بودایی به مذهب شیعه در حرم امام رضا (ع)

    تشرف زن بودایی به مذهب شیعه در ...

    ۱۳۹۸-۰۷-۱۴

  • مستبصر روسی: احترام به والدین از اشتراکات قرآن و فرهنگ اصیل روس است

    مستبصر روسی: احترام به والدین از اشتراکات ...

    ۱۳۹۸-۰۷-۰۳

  • رابرت شد:«ابوالفضل»،آبراهام «علی» و وارتوش «فاطمه»

    رابرت شد:«ابوالفضل»،آبراهام «علی» و وارتوش «فاطمه»

    ۱۳۹۸-۰۷-۰۱

  • از راهیان نور تا رسیدن به نور، سرگذشت مستبصر بلوچ

    از راهیان نور تا رسیدن به نور، ...

    ۱۳۹۸-۰۶-۰۴

  • بانوی مسیحی ایرانی: پس از شناخت حضرت ابوالفضل(ع) شیعه شدم

    بانوی مسیحی ایرانی: پس از شناخت حضرت ...

    ۱۳۹۸-۰۵-۱۳

  • لحظه شهادتین گفتن خانم اندا از آرژانتین و تشرف به تشیع

    لحظه شهادتین گفتن خانم اندا از آرژانتین ...

    ۱۳۹۸-۰۵-۰۶

  • تصادفی که موجب شیعه شدن یک جوان شد

    تصادفی که موجب شیعه شدن یک جوان ...

    ۱۳۹۸-۰۵-۰۵

  • میخائیل و ویکتوریا زوج تازه مستبصر

    میخائیل و ویکتوریا زوج تازه مستبصر

    ۱۳۹۸-۰۴-۲۰

  • ماجرای وهابی که پس از ۲۳ سال شیعه شد و هزاران نفر را شیعه کرد

    ماجرای وهابی که پس از ۲۳ سال ...

    ۱۳۹۸-۰۴-۱۸

  • نوشيعه‌اي از كشور بلژیک؛ دربلژیک شیعیان نمی‌توانند درکنفرانس‌ها ازامام خمینی چیزی بگویند

    نوشيعه‌اي از كشور بلژیک؛ دربلژیک شیعیان نمی‌توانند ...

    ۱۳۹۸-۰۴-۱۷

یک نظر بدهید

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

ابزارکی وجود ندارد

*
  • rss
نسخه عربی | نسخه اردو | نسخه انگلیسی
© Copyright ( 2013 - 2021 ) | حق نشر محفوظ است. بومی شده توسط بچه های فنی | اکیپ استبصار فارسی estebsar.ir
پایگاه مردم نهاد استبصار فارسی


            رجوع به صفحه مادر