پست بعدی
پست قبلی
«تیلور»، دختر مسیحی آمریکایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نه تنها مسلمان میشود بلکه از پیشروهای تبلیغ اسلام در آمریکا شده و نخستین مسجد شیعی در کالیفرنیا را تأسیس میکند.
به گزارش پايگاه اطلاع رسانی استبصار، یکی از دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا داستان مسلمانشدن بانویی مسیحی را تعریف کرده است که با کنجکاوی در مورد انقلاب اسلامی ایران و اسلام، مسلمان شده است و اکنون به تبلیغ اسلام و مکتب شیعه در آمریکا میپردازد.یکی از دوستان من، عباس که در آمریکا با او آشنا شدم قبل از انقلاب اسلامی با برادر بزرگترش رضا به آمریکا آمدند. از خانواده مرفهی بودند و پدرشان برایشان پول میفرستاد که تحصیل کنند.پدرشان برای تأمین مخارج آنها یک شرط برایشان قائل شده بود، اینکه گرد مذهب و سیاست نگردند.
ازدواج رضای ایرانی با تیلور و آغاز ماجرا
رضا با یک دختر آمریکایی به نام «تیلور» آشنا شد و با او ازدواج کرد و چندی بعد در ایران، انقلاب اسلامی پیروز شد.تیلور که جمهوری اسلامی را برای اولین بار روی اخبار میدید راجع به ایران و اسلام کنجکاو شد و چون رضا قادر به جوابدادن به سؤالهای تیلور نبود، از ما تقاضای کتاب درباره اسلام کرد تا جوابهایش را در کتابها پیدا کند. در آن زمان کتابهای انگلیسی راجع به اسلام کم بود.
تحقیق تیلور درباره اسلام و درخواست طلاق از مسلمان اسمی
تیلور بعد از مدتی تحقیق درباره اسلام، تقاضای جدایی از رضا را کرد و میگفت که ازدواج آنها شرعی نیست. رضا که از این موضوع بسیار ناراحت بود به تیلور گفت من مسیحی هستم و مسلمان نیستم. تیلور تاکتیک او را نپذیرفت و به رضا گفت اما من مسلمان هستم و یک دختر مسلمان نمیتواند با یک مرد مسیحی زندگی کند. رضا که خانه خراب شده بود از دوستان برای میانجیگری طلب کمک کرد. در جلسهای که از دوستان تشکیل شده بود، تیلور با حجاب کامل اسلامی وارد شد. رضا که از دیدن این تغییرات در تیلور شوکه شده بود ساکت در جلسه نشسته بود تا ببیند که این کابوس کی تمام میشود.قبل از اینکه در جلسه چیزی گفته شود تیلور با لهجه غلیظ آمریکایی با «بسماللهالرحمنالرحیم» جلسه را شروع کرد.
شرط ادامه ازدواج؛ مسلمان واقعیبودن رضا
تیلور در این جلسه گفت من میدانم چرا شما دوستان رضا من را به این جلسه دعوت کردهاید. بگذارید من وقت شماها را تلف نکنم. باشد، قبول دارم؛ من برمیگردم سر زندگی با رضا، اما سه تا شرط دارم: ۱- رضا باید مسلمان شود و اسلام را بشناسد ۲- رضا باید در انجام تکالیف دینی خود مقیّد باشد ۳- رضا باید در تبلیغ دین فعال باشد. اگر رضا این شرایط را بپذیرد من حاضرم با وی زندگی کنم.در سکوت جلسه همه رو کردند به طرف رضا و او که مانند یک میّت سفید شده بود گفت شرط اول را میپذیرم اما پذیرفتن شرطهای دوم و سوم برای من مقدور نیست.رضا: پدرم بو ببرد مذهبیام، پولم را قطع میکندتیلور قبول نکرد و قبولی هر سه شرط را مجدداً مطالبه کرد. رضا گفت به خدا اگر پدر من بو ببرد که من مذهبی شدهام پولم را قطع میکند و ما بیچاره میشویم.تیلور گفت طبق اسلام روزی را خدا میدهد نه پدر تو.رضا که تحت تأثیر این حرف قرار گرفته بود، گفت باشد شرط اول و سوم را نیز میپذیرم؛ اما دومی را به من تخفیف بده.تیلور گفت من از تو نه مال دنیا خواستهام نه یک زندگی مدرن. من فقط از تو چیزهایی را خواستهام که باعث سعادت خود تو میشود، لطفاً قبول کن و رضا قبول کرد و رضایت داد.
قرآن؛ تنها شاهد پایبندی رضا به تعهدات
بلافاصله بعد از اطمینان از قبول شرایط، تیلور از داخل کیف دستیاش یک قرآن بیرون آورد و روی میز گذاشت و از رضا خواست که تعهد خود را به قرآن قسم بخورد. همه ما شوکه شده بودیم. قبل از قسمخوردن، تیلور گفت فقط یک مسلمان میتواند با قسم به قرآن تعهدش را با خدا ببندد در نتیجه باید اول مسلمان شوی. رضا و تیلور هر دو شهادتین را تکرار کردند و رضا شرایط تیلور را با سوگند به قرآن پذیرفت و تیلور از رضا تقاضا کرد که ازدواجشان را از نظر اسلامی هم شرعی کنند.
دختر مسیحی زهرای آمریکا شد
از بدو زندگی اسلامی، تیلور که اسم خود را به «زهرا» تغییر داد، فعالیتهای اسلامی خود را همراه با رضا شروع کرد. او همسران ایرانیانی را که در آمریکا ازدواج کرده بودند، فرا خواند و جلسههای دروس آشنائی با عقاید اسلامی برای آنها گذاشت.در این راستا، تعدادی از همسران آمریکایی که شرایط شبیه به خودش را داشتند، مسلمان شدند. جلسههای قرآن و دعای کمیل برادران را رضا مدیریت میکرد و جلسههای خواهران را تیلور. زهرا که به «خواهر تیلور» نیز معروف بود، با همت و پشتکاری عظیمی که داشت، فعالیتهای گستردهای را شروع کرد که بعد از مدتی موفق به جمعآوری وجوهات و ساخت اولین مسجد شیعه در شهر کالیفرنیا شد. وی در طراحی و مدیریت اردوهای اسلامی برای جوانان شیعه و سایر خدمات شبیه به آن نیز فعال بود.«خواهر تیلور» هماکنون یکی از مسلمانان فعال و مبلغان تشیع در آمریکا است.
عمق درک یک تازهمسلمان از اسلام
یادم میآید که در آن جلسه میانجیگری تاریخی که اتفاق افتاد، بعد از اینکه رضا با قسم روی قرآن به شرایط همسرش متعهد شد، خواهر تیلور رو به او کرد و گفت: رضا، تو یا یک کار خیر بزرگی در زندگیات کردهای که اینطور مسلمان و عاقبت به خیر شدی، یا آنکه یک مؤمن برایت دعا کرده است.این جمله از یک تازه مسلمان شده، بسیار جالب و نشانه عمق درک او از اسلام بود
ایکنا
۱۴۰۰-۰۴-۲۷
۱۴۰۰-۰۴-۱۳
۱۴۰۰-۰۴-۰۵
۱۴۰۰-۰۳-۲۱
۱۴۰۰-۰۳-۱۹
۱۴۰۰-۰۳-۱۶
۱۴۰۰-۰۳-۰۲
۱۴۰۰-۰۱-۲۶
۱۳۹۹-۱۲-۲۰
۱۳۹۹-۱۲-۱۵
۱۳۹۹-۱۲-۰۷
۱۳۹۹-۱۲-۰۱
۱۳۹۹-۱۱-۲۳
۱۳۹۹-۰۹-۲۰
۱۳۹۹-۰۹-۱۴
۱۳۹۹-۰۸-۰۶
۱۳۹۹-۰۷-۲۶
۱۳۹۹-۰۷-۱۶
۱۳۹۹-۰۶-۱۵
۱۳۹۹-۰۵-۲۰
۱۳۹۹-۰۵-۰۶
۱۳۹۹-۰۴-۱۲
۱۳۹۹-۰۴-۰۶
۱۳۹۹-۰۳-۳۱
۱۳۹۹-۰۳-۲۰
۱۳۹۹-۰۳-۱۸
۱۳۹۹-۰۳-۱۳
۱۳۹۹-۰۲-۲۸
۱۳۹۹-۰۲-۱۱
۱۳۹۹-۰۲-۰۷
۱۳۹۹-۰۲-۰۴
۱۳۹۹-۰۲-۰۲
۱۳۹۹-۰۱-۳۱
۱۳۹۹-۰۱-۲۹
۱۳۹۹-۰۱-۲۷
۱۳۹۹-۰۱-۱۹
۱۳۹۹-۰۱-۱۷
۱۳۹۹-۰۱-۱۵
۱۳۹۹-۰۱-۱۳
۱۳۹۹-۰۱-۰۸
۱۳۹۹-۰۱-۰۶
۱۳۹۹-۰۱-۰۴
۱۳۹۹-۰۱-۰۱
۱۳۹۸-۱۲-۲۸
۱۳۹۸-۱۲-۲۴
۱۳۹۸-۱۲-۲۰
۱۳۹۸-۱۲-۰۸
۱۳۹۸-۱۱-۲۷
۱۳۹۸-۱۱-۲۱
۱۳۹۸-۱۱-۱۷
۱۳۹۸-۱۱-۱۲
۱۳۹۸-۱۱-۰۵
۱۳۹۸-۱۱-۰۵
۱۳۹۸-۱۰-۲۹
۱۳۹۸-۱۰-۱۹
۱۳۹۸-۱۰-۱۸
۱۳۹۸-۱۰-۱۷
۱۳۹۸-۱۰-۰۹
۱۳۹۸-۰۹-۲۴
۱۳۹۸-۰۹-۱۷
۱۳۹۸-۰۹-۰۴
۱۳۹۸-۰۹-۰۳
۱۳۹۸-۰۸-۱۸
۱۳۹۸-۰۸-۱۲
۱۳۹۸-۰۸-۰۱
۱۳۹۸-۰۷-۱۵
۱۳۹۸-۰۷-۱۴
۱۳۹۸-۰۷-۰۳
۱۳۹۸-۰۷-۰۱
۱۳۹۸-۰۶-۰۴
ابزارکی وجود ندارد
*