پست بعدی

نجات یافته بهائی: فرقه بهائیت حرفی برای گفتن ندارد
پست قبلی

لحظه شیعه شدن دختر مسیحی در اوکراین

شما اینجائید:خانه » رهیافتگان » مستبصر و استاد دانشگاه: قرآن باعث تحول درونی‌ام شد

مستبصر و استاد دانشگاه: قرآن باعث تحول درونی‌ام شد

تاریخ ارسال: ۱۳۹۵-۰۲-۱۳ در رهیافتگان, رهیافتگان خارجی, نشست علمی ۰

به گزارش سايت استبصار (پايگاه جامع شيعه شدگان)، «سوفیا کوتلاکی» دکترای زبان شناسی از انگلستان و استاد دانشگاه علوم و حدیث در سخنرانی خود در نشست آزاداندیشی با محوریت گرایش جوانان به مسیحیت گفت: مهمترین دلیلی که باعث می‌شود یک نفر دین خود را تغییر دهد احساس نارضایتی از ناکاملی دین فعلی‌اش است نخستین قدم این است که پیش از اینکه انسان جذب هر دینی شود یک فرایند دفعی در او صورت گیرد به این معنا انسان از دین پدر و مادر خود حس عدم تأمین نیاز داشته باشد و این فرایند باعث دفعش از دین فعلی شود.

وی با اشاره به اینکه این روزها می‌شنویم که برخی اظهاراتی دارند مبنی بر اینکه مسیحیان بهتر و دنیایشان پیشرفته‌تر است، افزود: اینها مسیحیت را در قالب غرب قرار می‌دهند و عامل موفقیت غرب را داشتن دین مسیح می دانند در صورتیکه حتی کسانی چون «اقبال لاهوری» بیان کردند که بلاد غربی زمانی پیشرفت کردند که از مسیحیت دست کشیدند اما برای مسلمانان دوران طلایی‌شان زمانی بود که به دین خود پایبند بودند بنابراین نباید اینطور فکر کنیم که علت پیشرفت غرب مسیحیت بوده است.

*جذابیت‌های ظاهری غرب یکی از عوامل گرایش جوانان به این دین است

وی با اشاره به تجربه شخصی‌اش از تدریس و ارتباط با جوانان گفت: یکی از عللی که شاید باعث گرایش جوانان به مسیحیت شده این نوع تجربه ما از اسلام و همینطور جذابیت‌های ظاهری دنیای غرب است. متأسفانه در سیستم آموزشی ما الگوهای شایسته برای جوانان معرفی نمی‌شود و جوانان هم که به دنبال الگوسازی هستند و گاهی برخی اساتید و معلمانشان را می‌بینند که حتی رفتارهای بد و منفی دارند و این خود تعارضی برای جوانان بین حرف تا عمل اساتید ایجاد می‌کند.

کوتلاکی با اشاره به اینکه همه می‌دانیم که اسلام دین مهربانی، دوستی و زیبایی است، افزود: گاهی برخوردهای مسؤلان، معلمان و اساتید با جوانان باعث دفع آنها از دین می‌شود چرا که آنها به دنبال یک راه حل راحت و سریع هستند و به سرعت تا هر چیزی ببینند، دین و آموزش دینی را زیر سؤال می‌برند. البته شناخت خود جوانان هم از دین کم است یک موقع برای خود من باعث تعجب می‌شود که از جوانی می‌شنوم که می‌گوید در مسیحیت سخت‌گیری، آداب و وظایف دینی کم است، این نشان از عدم شناخت صحیح از مسیحیت دارد.

*مسیحیت کنونی نسخه خفیف شده واقعیت دین مسیح است

وی با بیان اینکه اگر جوانان تلاش کنند تا ادیان را از ریشه بشناسند متوجه می‌شوند در مسیحیت هم تمام قوانینی که در اسلام هست، وجود دارد اما این مسیحیت کنونی یک نسخه خفیف شده از مسیحیت واقعی است، افزود: پس از معراج حضرت مسیح بحثی بین حواریون در گرفت که اگر کسی پیغام حضرت مسیح را بپذیرد، باید آیین یهود را هم رعایت کند یا خیر؟حواریون خود پاسخشان مثبت بود اما «پولوس» که از بین ۱۲ حواری نبود بعدها برای اینکه همه بشریت به این آیین بپیوندند قوانین را تحیف و راحت کرد بنابراین این پیغام خفیف شد تا به امروز رسید، این نکته جالبی برای جوانان است که بدانند مسیحیت کنونی یک شکل خفیف از پیغام اصیل حضرت مسیح است.

این مستبصر با توجه به اینکه در یونان زاده شده در پاسخ به این سؤال که چه دافعه‌ای از مسیحیت برای وی وجود داشته که به اسلام گرویده و نگاه خود را متمرکز ایران کرده است، گفت: من نزدیک به ۲۶ سال است که مسلمان شدم از اواخر دهه ۸۰ فکر می‌کنم آن دوران یونان جامعه‌ای چون ایران به لحاظ مذهبی و ملی نزدیک به هم داشت و یونانیان هم مسیحی ارتدوکس هستند برخی از پرسش‌هایم را از کتاب مقدس مسیح نمی‌توانستم بیایم و کسی هم پاسخگویم نبود اما با این حال جاذبه اسلام برایم باعث شد که به این دین گرایش یابم.

*رفتار انسانی و اخلاقی مسلمانان من را به سمت این دین گرایش داد/قرآن باعث تحول درونی‌ام شد

وی با بیان اینکه شاید اگر این فرصت را نداشت که با مسلمانان آشنا شود، هیچ وقت مسلمان نمی‌شد و این رفتار متین، با احترام و انسانی مسلمانان بود که او را به این دین گرایش داد، گفت: یک فرایند درونی هم در من اتفاق افتاد زمانی که در لندن دوره فوق لیسانی می‌خواندم با مسلمانان آشنایی داشتم و از روی کنجکاوی مطالعه می‌کردم چرا که در یونان فرصت شناخت اسلام را نداشتم و هنوز هم غیر قانونی است که به قصد تغییر دین در یونان اقدام کنی آن دوره که بدتر هم بود. بنابراین لندن فرصتی شد که در انجمن اسلامی حضور یابم و قرآن مهمترین منبعی بود که باعث تحول درونیم شد.

کوتلاکی یادآور شد: بنابراین با خواندن قران تحولی در من رخ داد و با این حال و با اتفاقات پس از آن با توجه به نزدیکی مذهب و ملیت در کشورم می‌ترسیدم و شاید خنده دار باشد که بگویم اوایل دعا می‌کردم که خدایا مرا مسلمان نکن، چون در تعارض بین ملیتم قرار می‌گرفتم اما هرچه آگاهی بیشتری از اسلام پیدا کردم، اطمینان خاطرم بیشتر شد.

فارس

استبصار www.estebsar.ir

برچسبها