پست بعدی
پست قبلی
امانوئل پیدر جوان سوئدی که در حرم امام رضا علیه السلام مستبصر شد
سید خالد سیساوی گفت: تاکید مذهب شیعه بر اصول عقلانی و همچنین شخصیت امام خمینی(ره) عامل جذب من به مذهب تشیع شد.
به گزارش پايگاه اطلاع رسانی استبصار، کسی که با تحقیق و پژوهش در دین به مکتب و طریقت دست یابد کمتر در مواجهه با شبهات دچار لغزش میشود. سید خالد سیساوی، استاد فلسفه جامعهالمصطفی قم، مسلمان الجزایری است که در روند مسیر حق به مذهب شیعه گرویده است
جهت آشنایی بیشتر مخاطبان، خودتان را معرفی بفرمایید؟
بنده سید خالد سیساوی ۴۴ ساله از کشور الجزایر، تحصیلکرده رشته مهندسی کامپیوتر هستم که پس از ورود به ایران علاقهمند به ادامه تحصیل در علوم دینی شده و در حال حاضر دارای مدرک دکترای فلسفه و عرفان هستم.
من در خانوادهای سنی مذهب به دنیا آمده و رشد کردم اما از حدود ۲۴ سال قبل به مکتب اهلبیت علیهمالسلام گرایش پیداکرده و شیعه شدم و در حال حاضر پدر و مادر و همه خانواده من هم به مذهب تشیع روی آوردهاند.
صاحب چند فرزند هستید و آیا همسر شما هم در زمان ازدواج با شما، شیعه بودند؟
به لطف خدا من صاحب سه فرزند، دو دختر و یک پسر هستم؛ همسرم پیش از ازدواج با من سنی بود اما در همان اوایل آشنایی نخستین موضوعی که بین ما مطرح شد گرایش و تعهد به مذهب تشیع بود که خوشبختانه پیش از ازدواج به آن رسیدیم و در زمان وصلت هردو شیعه بودیم.
از شرایط مسلمانان در کشور الجزایر بگویید و اینکه چند سال است ساکن ایران شدهاید؟
هماکنون حدود ۱۴ سال است که ساکن کشور ایران شدهام و در مورد شرایط مسلمانان الجزایر باید بگویم ۹۸ درصد مسلمانان در کشور الجزایر سنّی هستند که اغلب به مکتب اهلبیت علیهمالسلام بهویژه پنجتن آل عبا علاقه بسیاری دارند یعنی درواقع سنی متعصب نیستند اما متأسفانه در سالهای اخیر بهویژه از دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲ چهره وهابیت در این کشور پررنگ شده است.
این امرباعث درگیریها و تنشهایی در الجزایر شده که هنوز هم ادامه دارد و منجر به مرگ ۴۰۰ هزار نفر شدهاست که نمونههای دیگر این درگیریها را در عراق و سوریه شاهد هستیم.
از نحوه گرایش خود به مذهب تشیع بفرمایید؟ چگونه به این مذهب علاقهمند شدید؟
خوب این داستانی طولانی دارد اما اگر بخواهیم خیلی خلاصه به آن بپردازم باید علل علاقهمندی و گرایش خود را به مذهب شیعه در دو محور خلاصه کنم، نخست امام خمینی (ره) که بنده در آن زمان علاقه بسیاری به او داشتم و هر زمان سخنرانیهای ایشان را از تلویزیون میدیدم با جانودل گوش میدادم و تلاش میکردم در زندگی از آن استفاده کنم و اگر در این دنیا مدیون کسی باشم آن شخص «امام خمینی (ره)» است.
دومین عاملی که مرا به سمت مذهب شیعه جذب کرد، عقلگرایی پررنگ در اصول، رفتار و عملکرد اهلبیت علیهمالسلام بود، درواقع از اینکه میشنیدم و میخواندم که برخلاف مذهب تسنن که اغلب بر مدار تقلید است، ائمه اطهار (ع) همهچیز را بر مبنای استدلال و عقلانیت تبیین و تحلیل میکردند لذت میبردم و این جاذبهای برای گرایش من به این مذهب شد زیرا میدیدم برخلاف مذهب سنّی که تقلید، بیشتر از تحلیل و عقلانیت در آن شکفته است.
آیا در حال حاضر پدر، مادر، خواهران و برادران شما هنوز در الجزایر ساکن هستند و پس از گرایش به مذهب تشیع برای زندگی در این کشور دچار مشکل نشدید؟
پدر، مادر، خواهر و برادران من همچنان ساکن الجزایر هستند و پس از گرایش به تشیع هم مشکل خاصی برای زندگی ندارند اما تنها خلائی که برای زندگی شیعیان در دیگر کشورها وجود دارد این است که معارف و معنویتی که به دنبالش هستند در آنجا به دست نمیآید یعنی درواقع آنچه را که بهراحتی میتوان در ایران یا عراق به آن رسید هم ازنظر معنوی و هم از منظر معرفتی؛ تقریباً در هیچ نقطه دیگر دنیا نمیتوان درک کرد که بهعنوان مثال این شور حسینی در برگزاری مراسمهای عزاداری سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) که در ایران وجود دارد را نمیتوان در دیگر کشورها با این حجم و گستردگی شاهد بود درواقع آزادی چندانی در برگزاری مراسمهای مذهبی وجود ندارد.
با توجه به اینکه امروز وهابیت در تلاش است تا بین مسلمین رخنه کرده و جذب در فرقه خود را افزایش دهد بفرمایید نظر شما در اینباره چیست؟
وهابیت بههیچوجه با مذاهب دیگر قابلمقایسه نیست زیرا اصلاً مذهب نیست، وهابیت دستگاهی است که مجری برنامههای آمریکا و اسرائیل در تفرقهافکنی بین مسلمین و خونریزی و از بین بردن نسل و وجهه مسلمین در جهان شدهاست و نگاهی جز این نباید به این دستگاه مزدوری باشد.
متأسفانه وهابیت هیچ ربط و ارتباطی به مذاهب شیعه و تسنن ندارد اگرچه احادیث بسیار ضعیف، غیر مستند و غیر معتبری را دستاویز برخی حرکات خود قرار دادهاند اما درواقع این گروه تکفیری هیچ ارتباطی با اسلام و مسلمین ندارد و ما طبق سفارشهای مؤکد باید به دنبال ایجاد برادری و وحدت بین مسلمین باشیم درحالیکه وهابیت ما را دشمن خود میپندارد و اسلام را با اصول و عناوین دیگری عرضه کردهاست.
ممکن است از تندرویان شیعه و سنّی هم افرادی به وهابیت گرایش پیدا کنند اما درواقع اینها همان وهابیان متعصب و بیبصیرت هستند که فقط لباس تشیع یا تسنن را به تن دارند اما در اصل و ریشه هیچ تناسبی با مذاهب اسلامی نداشته و ندارند.
امریکا و اسرائیل چهرههایی را در جهان برای شاخص کردن وهابیت انتخاب کردند و با اتکا به فطرت خداجوی بشر تلاش کردند تا افراد را در گرایش به این چهرهها و مذهب مندرآوردی به اسم دین اغوا کنند و به اهداف پلید و شیطانی خود به این واسطه جامه عمل بپوشانند.
از مهمترین مباحثی که در اسلام مطرح است شکاف بین شیعه و سنی است، چرا دشمن روی شکاف بین شیعه و سنی هزینه و سرمایهگذاری میکند؟
دشمن نهتنها در تلاش است بین شیعه و سنی شکاف ایجاد کند بلکه غایت هدف او این است که هر دو گروه شیعه و سنی را از بین ببرد چراکه شکستن این دو گروه یعنی ماندن اسرائیل؛ یعنی دیگر کسی برای آزادی و احقاق حق فلسطین صدایی بلند نمیکند و اسلامی وجود ندارد که ندای آزادیخواهی را در جهان بلند کند. بنابراین میخواهد با فتنهگری و سیاست جدایی افکنانه بین این دو گروه شکاف ایجاد کند و بهراحتی به اهداف خود دست یابد.
استکبار به دنبال بیدین کردن عالم است و میخواهد همه ادیان آسمانی چه اسلام، چه مسیحیت و چه یهودیت را در حد پیغامی آسمانی باقی بگذارد و اجازه اجرای آن را در زندگی مردم ندهدو این تعالیم جایی در زندگی مردم نداشته باشند.
برای آشنایی جوانان با اسلام ناب چه میتوان کرد و چگونه میتوانیم از رخنه افکار غربی، وهابی و دیگر افکار مسموم در دین و سبک زندگی اسلامی خود جلوگیری کنیم؟
«روح تحقیق و پژوهش» همان حلقه مفقودهای است که باید در بین جوانان رایج شود، درواقع ما باید بتوانیم دین را با پرسش و تحقیق دریابیم نه صرفاً با تقلید از پدر و مادر که متأسفانه در ایران این شکل وجود دارد که اغلب شیعهزاده هستند اما کمتر کسی با دینپژوهی به مذهب و طریقت خود دست یافتهاست و این باعث میشود افراد در مواجهه با شبهات کمتر توانایی پاسخگویی و تحلیل داشته باشند و این مشکلی جدی است زیرا باعث میشود در صورت بروز زمینهها کمکم از دین خود منحرف شوند.
افراد بسیاری امامت را قبول دارند اما اگر کسی مثل فخر رازی شبهاتی را به مسئله امامت وارد آورد عده بسیاری دنبالهرو او خواهند شد و مسئله امامت را زیر سؤال خواهند برد زیرا با تحقیق و علم «امامت» را نپذیرفتهاند بلکه تنها تقلید از پدر و مادر علت پذیرش امامت از سوی آنها بودهاست.
مورد دیگری که در این موضوع اثرگذار است این است که باید دین، اولویت نخست زندگی باشد درحالیکه غالباً اولویت دوم، سوم و حتی چندم زندگی افراد است یعنی خانواده در اولویت نخست خود ترجیح میدهد فرزندانش پزشک یا مهندس شوند درحالیکه باید اولویت نخست خانوادهها دینمداری و تدیّن فرزندانشان باشد درواقع دین بستر همه زندگی باشد و در قالب آن به دیگر اولویتها مثل تحصیل، شغل و موارد دیگر پرداخته شود.
باید این باور در بین مردم شکل بگیرد که دین نهتنها برای رسیدن به کمال است بلکه بستری برای زندگی دنیا نیز هست درواقع دین هم فردی است هم اجتماعی، روانی و سیاسی که همه ابعاد زندگی دنیا را در برمیگیرد.
به نظر شما برای ترویج سبک زندگی اسلامی چه میتوانیم بکنیم؟
«الگوسازی» و «الگوبرداری» مهمترین اصلی است که در این رویه باید موردتوجه قرار گیرد. متأسفانه ما در سبک زندگی خود الگو نداریم و هر حرف و سخنی که در این موضوعات بیان میشود اثرگذاری ندارد زیرا نتوانستهایم الگوی واقعی در این موضوع ارائه دهیم بهعنوان مثال وقتی پدری در خانواده برای فرزندان خود از الگوهای ایرانی اسلامی و سبک صحیح زندگی صحبت میکند تأثیر چندانی ندارد.
متأسفانه فرزندان ما امروز بیشتر از خانواده از جامعه تأثیر میگیرند و این به همان دلیل است که الگوی مناسب در اختیار جوان و نوجوان قرار ندادهایم و فرزند ما بهجای الگو گرفتن از شخصیتهای دین از فلان خواننده یا فلان بازیگر غربی الگو میگیرد.
درواقع ما باید تفکر فرزندان را در خانواده و سیستم آموزشی به سمتی سوق دهیم که اهلبیت علیهمالسلام الگوی فرزندانمان باشند بهشرط آنکه آنچه را که در زبان به آنها میگوییم در عمل هم خود به آن عامل باشیم.
احادیثی از معصومین علیهمالسلام نقل است که عنوان میکند اثرگذاری کلام ما در رفتار ماست پس فضایلی که از آن یاد میکنیم باید در رفتار ما هم نمود داشته باشد و خود الگوی عملی این موضوع باشیم زیرا بدون الگو نمیتوان سبک زندگی اسلامی را رواج داد.
مسلمانان چگونه میتوانند با قرآن کریم انس داشته باشند؟
قرآن نهفقط لفظ است بلکه هم لفظ است و هممعنا و مراتب زیادی دارد بکه اید در موقع خواندن قرآن از قرآن لفظ برسیم به امّ الکتاب بودن آن و روح آن را درک کنیم و این بهجز طی کردن مراتب در فهم قرآن ممکن نخواهد بود.
ما باید بدانیم که قرآن در عین اینکه خود کتاب و راهنما است بهخودیخود یک وجود خاص است که میفرماید «واتّبع النور الذی انزل معهم» یعنی این خود نوری است که همراه پیامبر اعظم (ص) نازل شدهاست،.
نور وقتی میتابد ما و مسیرمان را هم روشن و منور میکند بنابراین هرچه ما به این نور نزدیک شویم خود ما هم نورانی خواهیم شد و دیگر نیازی به صحبت کردن با دیگران نیست تا آنها هم به این واسطه آگاه شوند بلکه همان نوری که از قرآن در ما خواهد بود سایرین را هم بهرهمند میکند.
قرآن آینهای برای آشنایی با امام زمان (عج) است که اگر شناخت خوبی از قرآن به دست آوریم، میتواند در معرفت ما نسبت به صاحبالزمان (عج) منعکس شود.
و سخن آخر…
من در کشور خود سالها طعم بی امامی را چشیدهام و به همین علت امروز قدر مکتب تشیع که نقطه اتصال ما با اهلبیت علیهمالسلام است را میدانم و به همه جوانان و نوجوانان توصیه میکنم در این مسیر قدر نائب برحق امام زمان (عج) امام خامنهای را بدانند و او را در شکلگیری جامعه جهانی اسلام یاری کنید و خود را بهعنوان جوانان الگو به کشورها معرفی کنید.
ایکنا
۱۴۰۰-۰۴-۲۷
۱۴۰۰-۰۴-۱۳
۱۴۰۰-۰۴-۰۵
۱۴۰۰-۰۳-۲۱
۱۴۰۰-۰۳-۱۹
۱۴۰۰-۰۳-۱۶
۱۴۰۰-۰۳-۰۲
۱۳۹۹-۱۲-۲۰
۱۳۹۹-۱۲-۱۵
۱۳۹۹-۱۲-۰۷
۱۳۹۹-۱۲-۰۱
۱۳۹۹-۱۱-۲۳
۱۳۹۹-۱۰-۲۱
۱۳۹۹-۰۹-۱۶
۱۳۹۹-۰۹-۱۴
۱۳۹۹-۰۸-۰۶
۱۳۹۹-۰۷-۲۶
۱۳۹۹-۰۷-۱۶
۱۳۹۹-۰۶-۱۵
۱۳۹۹-۰۵-۲۰
۱۳۹۹-۰۵-۰۶
۱۳۹۹-۰۴-۱۲
۱۳۹۹-۰۴-۰۶
۱۳۹۹-۰۳-۳۱
۱۳۹۹-۰۳-۲۰
۱۳۹۹-۰۳-۱۸
۱۳۹۹-۰۳-۱۳
۱۳۹۹-۰۲-۲۸
۱۳۹۹-۰۲-۱۱
۱۳۹۹-۰۲-۰۷
۱۳۹۹-۰۲-۰۴
۱۳۹۹-۰۲-۰۲
۱۳۹۹-۰۱-۳۱
۱۳۹۹-۰۱-۲۹
۱۳۹۹-۰۱-۲۷
۱۳۹۹-۰۱-۱۹
۱۳۹۹-۰۱-۱۷
۱۳۹۹-۰۱-۱۵
۱۳۹۹-۰۱-۱۳
۱۳۹۹-۰۱-۰۸
۱۳۹۹-۰۱-۰۶
۱۳۹۹-۰۱-۰۴
۱۳۹۹-۰۱-۰۱
۱۳۹۸-۱۲-۲۸
۱۳۹۸-۱۲-۲۴
۱۳۹۸-۱۲-۲۰
۱۳۹۸-۱۲-۰۸
۱۳۹۸-۱۱-۲۷
۱۳۹۸-۱۱-۲۱
۱۳۹۸-۱۱-۱۷
۱۳۹۸-۱۱-۱۲
۱۳۹۸-۱۱-۰۵
۱۳۹۸-۱۱-۰۵
۱۳۹۸-۱۰-۲۹
۱۳۹۸-۱۰-۱۹
۱۳۹۸-۱۰-۱۸
۱۳۹۸-۱۰-۱۷
۱۳۹۸-۱۰-۰۹
۱۳۹۸-۰۹-۲۴
۱۳۹۸-۰۹-۱۷
۱۳۹۸-۰۹-۰۴
۱۳۹۸-۰۹-۰۳
۱۳۹۸-۰۸-۱۸
۱۳۹۸-۰۸-۱۲
۱۳۹۸-۰۸-۰۱
۱۳۹۸-۰۷-۱۵
۱۳۹۸-۰۷-۱۴
۱۳۹۸-۰۷-۰۳
۱۳۹۸-۰۷-۰۱
۱۳۹۸-۰۶-۰۴
ابزارکی وجود ندارد
*