پست بعدی
پست قبلی
امام خمینی (ره) زمانی فرمود انقلاب ما انفجار نور بود؛ الحق هم انقلاب اسلامی از جنس نور بود که با انفجار و غلیانش قلبهای بسیاری از مردم جهان را از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب به سمت وسوی خود کشاند و در خود حل کرد؛ انقلاب اسلامی انقلابی نورانی بود که باعث هدایت روشنگری افراد زیادی شد که در سرتاسر دنیا تشنه حقیقت و دانستن حق بودند.
به گزارش پايگاه اطلاع رسانی استبصار، در این میان “گلندا اوربین” دختر جوان آمریکایی از خانوادهای متعهد و مقید به مذهب کاتولیک بود، که متاثر از جذبه انقلاب اسلامی و مهمتر از آن شخصیت حضرت امام(ره) به اسلام علاقه پیدا کرد و پس از طی فراز و نشیب زیاد و تحمل سختیهای فراوان مسلمان و شیعه شد. گلندا، در رعایت حجاب و پوشش به قدری مقید است که اگر کسی نداند تصور نمیکند او آمریکایی مسلمان شده است. آنچه میخوانید گپوگفت کوتاه ما با این بانوی نوشیعه است.
شما از خانوادههای سرشناس کاتولیک در کالیفرنیا بودید. تغییر دین باعث ناراحتی آنها نشد؟
خیلی زیاد. ما سه خواهر سه قلو بودیم. برادری نداشتم. پدر ومادرم خیلی به مذهب کاتولیک متعهد و پایبند بودند. آنها اصلا فکرش را نمیکردند که روزی من یکی از سه قلوهای آنها بخواهم دینم را عوض کنم. حتی همسر ایرانی داشته باشم زیرا آن زمان علیه ایران هم تبلیغات منفی زیادی میشد و یک موج ایرانهراسی شدیدی در آمریکا جریان داشت. برای همین ازهمان ابتدا با من مخالفت زیادی کردند ولی من راهم را انتخاب کرده بودم و تصمیمم را گرفته بودم.
گویا مراسم خواستگاری شما هم ماجرای خاصی داشته است؟
(میخندد) بله همسرمن یک ایرانی است که آن زمان دانشجو بود و در آمریکا درس میخواند. عضو انجمن فارغالتحصیلان آمریکا بود و بعد از انقلاب اسلامی ایران و بهخصوص ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا دراین راستا فعالیت میکرد؛ وقتی با هم آشنا شدیم که البته ابتدا برای شناخت بیشتر امام خمینی(ره) و علاقهای که به امام داشتم ازدواج با او را قبول کردم ولی بعدا به خودش علاقمند شدم. ایشان گفت باید ازدواج کنیم و مسلمان شوم برای همین به خانه ما آمد تا از من خواستگاری کند. پدرم آن روز تفنگ بالای شومینه را برداشت و بدون هیچ مقدمهای خواست به او شلیک کند. او را دنبال کرده بودم همه خیلی ترسیده بودیم مبادا دستش روی ماشه برود و او را بکشد ولی همسرم با آرامی با پدرم صحبت کرد. من خیلی نگران بودم. پدرم خیلی عصبانی بود و نمیخواست یک ایرانی مسلمان دامادش بشود خداروشکر اتفاقی نیفتاد
شما که مشغول تحصیل بودید و جزء دانشجویان موفق و برتر دانشگاه محسوب میشدید، پس چه شد ادامه تحصیل ندادید؟
دکتر رنجبرهمسرم آن زمان بههمراه دوستان دیگرش فعالیتهای انقلابی داشت. وقتی هم که با همسرم ازدواج کردم ایشان همچنان فعالیت داشت و به نوعی در لیست سیاه اف. بی. آی بود تا اینکه سال ۱۳۶۵توسط اف.بی.آی از آمریکا اخراج شدیم ولی گویا رونده مبارزه با ما همچنان مفتوح بود، زیرا بعدها وقتی قصد عزیمت به آمریکا را برای ادامه تحصیل داشت شرط گذاشته بودند کسی در آمریکا مخارج او را تامین کند. بعد قرار شد تا خواهرم که توانایی مالی داشت این کار را به عهده بگیرد، ولی ماموران پلیس متوجه شده بودند و با بررسی پرونده فعالیتهای مبارزاتی و تبلیغاتی به خانه پدرم ریختند. برای همین او از ترس حمله دوباره پلیس از تامین مخارج وادامه همکاری با همسرم معذور شد. خود من هم بعد از اینکه مسلمان شدم به دلیل داشتن حجاب از دانشگاه اخراج شدم. من دوست داشتم به عنوان یک زن مسلمان متعهد به اصول و قوانین اسلامی باشم که برای مسئولان دانشگاه قابل قبول نبود و مانع تحصیلم شدند. آن زمان دانشجوی میکروبیولوژی بودم . دوست داشتم پرستار شوم که با وجود ممتاز بودنم درسم ناتمام ماند .آنها میگفتند تو اگر میخواهی پرستار بشوی داشتن حجاب و پوشش بیماران را میترساند و این خلاف قانون است و با این بهانه نگذاشتند درس بخوانم.
بعد از تشرف به اسلام مقید به اصول اسلامی شدید؟
بله چون با شناخت و مطالعه بود از همان زمان حجاب داشتم و خیلی از کارهای قبلی که در فرهنگ ما عادی بود را دیگر انجام نمیدادم و دوستش داشتم. من مطالبی درباره حجاب در آثارشهید مطهری خوانده بودم و این برایم جالب بود. به همین خاطر با افتخارحجاب و پوشش چادر را برگزیدم.
تا قبل از تشرف به اسلام دختر جوان آمریکایی بودید که هیچ تقیدی به داشتن پوشش نداشتید. آیا بعد از آن رعایت حجاب سخت نبود؟
البته اوایل مسلمان شدن خیلی داشتن حجاب و پوشش سخت بود چون همانطورکه میدانید در آمریکا اصلا حجاب معنایی ندارد وقتی با همسرم ازدواج کردم و مسلمان شدم تا شش ماه حجاب نداشتم اما کم کم عادت کردم وهمسرم و خانوادهاش خیلی کمک کردند تا شیرینی حجاب را بچشم و برایم لذتبخش باشد.
الان دختر شما هم مانند خودتان مقید است؟
بله خداروشکر او خیلی به داشتن حجاب حساسیت دارد.
چرا اسم خود را از گلندا به سمیه تغییر دادید؟
بله وقتی مسلمان شده بودم ازطرف خانواده و اطرافیانم خیلی با من مخالفت کردند اتفاقا آن زمان یک بار فیلم «محمد رسولالله» را به زبان اصلی دیدم شخصیت و ماجرای سمیه ازمسلمانان صدراسلام برایم جالب بود. سمیه زنی بود که برای مسلمان شدن و پایبندی به اعتقادات دینی خود سختیهای زیادی را متحمل شد،آن زمان وضعیت تحت فشار و مخالفت خانواده باعث شد تا با سمیه همزاد پنداری کنم زیرا میدیدم او هرچه بیشتر بیشتر اذیت میشد وتحت فشار قرار گرفت متقابلا عزم و ایمانش هم بیشتر میشد این خیلی من را تشویق کرد و انگیزه داد تا در راهی که انتخاب کردهام و به ان ایمان دارم ثبات و عزم قویتری داشته باشم. برای همین اسم سمیه را برای خودم گذاشتم تا مثل او شوم.
حالا که ایران آمدهاید با دیدن بعضی از زنان بد حجاب چه احساسی به شما دست میدهد؟
خیلی ناراحت میشوم. آنها در یک فضای اسلامی زندگی میکنند درحالیکه زنان و دختران مسلمان در کشورهای دیگر دوست دارند آزادانه حجاب داشته باشند ولی با مانع و مخالفت اطرافیان مواجه هستند. آنها سختی زیادی میکشند تا حجابشان را حفظ کنند ولی اینجا متاسفانه خیلیها را میبینم چندان پایبند نیستند.
در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟ به آرزوی پرستار بودنتان رسیدید؟
نه دیگر در رشته میکروبیولوژی ادامه تحصیل ندادم و با به توجه به آشنایی به زبان، در دانشگاه کار ترجمه انجام میدهم. جالب است بدانید داشتن چادر و حجاب در محل کارم هرچند ممنوع نیست ولی برای بعضیها جالب نیست آنها با تمسخرمیگویند چرا چادر سر میکنی؟! و برخی هم میگویند در آمریکا آزادی بود چرا خودت را به این وضعیت درآوردی؟!
به آنها چه پاسخی میدهید؟
از من خیلی در اینباره سوال میشود که چرا آزادی آمریکا را رها کردید و خودتان را اینطور با چادر میپوشانید. ما دوست داریم جای شما بودیم و اینگونه سوالات سطحی. من به آنها گفتهام و باز هم اگر بپرسند میگویم این را اسلام به ما دستور داده است. مطمئن باشید اگر داشتن حجاب بد بود خدا در اسلام توصیه نمیکرد تا پوشیده باشیم و از ما نمیخواست پس حتما به نفع خود ماست. من حاضرم سختی حجاب را در شرایط مختلف تحمل کنم، اما آن را برای لحظهای هم که شده از سر برندارم چون حفاظ امنی برای خودم است. ازخدا میخواهم که دین و اسلام و حجاب را تا زندهام از من نگیرد تا با افتخار از این دنیا بروم؛ بعد از تشرف به اسلام همسرم اجباری به نکرد تا حجاب داشته باشم به خودم سپرد تا انتخاب کنم. البته در ایران هم خانمهای محجبه ارزش و احترام بیشتری دارند هر چند برخی اصلا حجاب را رعایت نمیکنند و خود را در معرض دید نامحرم قرار میدهند.
ایمنا
۱۴۰۰-۰۴-۲۷
۱۴۰۰-۰۴-۱۳
۱۴۰۰-۰۴-۰۵
۱۴۰۰-۰۳-۲۱
۱۴۰۰-۰۳-۱۹
۱۴۰۰-۰۳-۱۶
۱۴۰۰-۰۳-۰۲
۱۳۹۹-۱۲-۲۰
۱۳۹۹-۱۲-۱۵
۱۳۹۹-۱۲-۰۷
۱۳۹۹-۱۲-۰۱
۱۳۹۹-۱۱-۲۳
۱۳۹۹-۱۰-۲۱
۱۳۹۹-۰۹-۲۰
۱۳۹۹-۰۹-۱۶
۱۳۹۹-۰۹-۱۴
۱۳۹۹-۰۸-۰۶
۱۳۹۹-۰۷-۲۶
۱۳۹۹-۰۷-۱۶
۱۳۹۹-۰۶-۱۵
۱۳۹۹-۰۵-۲۰
۱۳۹۹-۰۵-۰۶
۱۳۹۹-۰۴-۱۲
۱۳۹۹-۰۴-۰۶
۱۳۹۹-۰۳-۳۱
۱۳۹۹-۰۳-۲۰
۱۳۹۹-۰۳-۱۸
۱۳۹۹-۰۳-۱۳
۱۳۹۹-۰۲-۲۸
۱۳۹۹-۰۲-۱۱
۱۳۹۹-۰۲-۰۷
۱۳۹۹-۰۲-۰۴
۱۳۹۹-۰۲-۰۲
۱۳۹۹-۰۱-۳۱
۱۳۹۹-۰۱-۲۹
۱۳۹۹-۰۱-۲۷
۱۳۹۹-۰۱-۱۹
۱۳۹۹-۰۱-۱۷
۱۳۹۹-۰۱-۱۵
۱۳۹۹-۰۱-۱۳
۱۳۹۹-۰۱-۰۸
۱۳۹۹-۰۱-۰۶
۱۳۹۹-۰۱-۰۴
۱۳۹۹-۰۱-۰۱
۱۳۹۸-۱۲-۲۸
۱۳۹۸-۱۲-۲۴
۱۳۹۸-۱۲-۲۰
۱۳۹۸-۱۲-۰۸
۱۳۹۸-۱۱-۲۷
۱۳۹۸-۱۱-۲۱
۱۳۹۸-۱۱-۱۷
۱۳۹۸-۱۱-۱۲
۱۳۹۸-۱۱-۰۵
۱۳۹۸-۱۱-۰۵
۱۳۹۸-۱۰-۲۹
۱۳۹۸-۱۰-۱۹
۱۳۹۸-۱۰-۱۸
۱۳۹۸-۱۰-۱۷
۱۳۹۸-۱۰-۰۹
۱۳۹۸-۰۹-۲۴
۱۳۹۸-۰۹-۱۷
۱۳۹۸-۰۹-۰۴
۱۳۹۸-۰۹-۰۳
۱۳۹۸-۰۸-۱۸
۱۳۹۸-۰۸-۱۲
۱۳۹۸-۰۸-۰۱
۱۳۹۸-۰۷-۱۵
۱۳۹۸-۰۷-۱۴
۱۳۹۸-۰۷-۰۳
۱۳۹۸-۰۷-۰۱
ابزارکی وجود ندارد
*